برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران

ساخت وبلاگ
On Saturday  I went to district 3 of Tehran municipality to get their shooting permission.  When I was there  I found out   Wooooov  Such wonderful guys  Because they don’t have any work to do if someone like us  goes to them,  they try to be really serious in their work and it's impossible for them to solve your problem quickly.  They were really kind to me ( and definitely each other) and they sent me to each other lots of times!  Because they wanted their friends to have something to do!  Maybe they are mad at you  But don’t worry, because most of the times they are laughing and joking! With each other!  Ultimately   After 4 hours walking between different floors from room to room of  district 3 Tehran municipality building   I gave up and I preferred not to interrupt their laughing and joking plan!  I’ve done my shooting plan without municipality permission.  But unfortunately some nights I have a nightmare!  If something bad (like earthquake or … ) happens in this city!  How can we handle it with these employees!  ( maybe better to say, jackasses instead of employees)  But I am pleased. Because if you want to die!   You don’t need municipality permission.  Thank you God. برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران...
ما را در سایت برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7paradisod بازدید : 154 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 19:55

دیروز فرصتی دست داد تا بلاخره دو فیلم علی احمد زاده که جنجال زیادی هم در رسانه های سینمایی و حتی سیاسی! مختلف به پا کرده بود رو ببینم و دلم نیومد راستش نظرم رو صرفا به عنوان کسی که سینما رو به شکل جدی دنبال میکنه  اینجا ننویسم. وگرنه حقیقتا نه ادعای منتقد بودن دارن و نه ادعای صاحب نظر بودن در این زمینه مادر قلب اتمی اولین نکته ای که باید بهش اشاره کنم اینه که با یک فیلم عادی سر و کار ندارید! اصلا و به هیچ وجه! اما به این معنی نیست که این فیلم، حتی برای طبقه ی عادی شهری جذاب نخواهد بود! خصوصا برای بچه های طبقه ی متوسط و بالاتر شهر های بزرگ! داستان  معلومه  از اون جنس داستان هاییه که خود علی احمد زاده باهاش حسابی تجربه ی زیستی داره!   داستان یه تعداد بچه پولداره مست و چته! تو یه شب تهران! البته ، هیچ کدوم از حرفایی که زدم اصلا منظور منفی نداشتم دربارشون ، اتفاقا بنظرم فیلم خوبیه و تونسته این داستان را تا حد قابل قبولی دربیاره داستان اشاره به آلبوم و آهنگ مادر قلب اتمی پینک فلوید داره  و کلا خیلی شبیه فیلم کم خرج های آمریکاییه ، البته ، ورژن ایرانیش فیلم خیلی جاها روی خطوط قرمز میره و بنظر میومد یه جاهایی کاملا دیگه خط قرمزها رو رد می کنه که البته در بخش هایی بنظر میرسید که سانسور شده و فیلم دچار تغییراتی شده خصوصا فیلم نیمه س اول درخشانی داره که واقعا خیلی می توجه نمیشم  چرا و بنا به چه  علتی اون ریتم ادامه پیدا نمی کنه و تبدیل میشه به یه فیلم شعاری؟ احمد زاده ی نیمه ی اول رو از وسط همون کارکتر های گیج و منگش میشه گفت که از بعضی نماها و .. اش معنا داشته! اما ناتوان از گفتنشونه! بنظرم فیلم یه جای خیییلی بزرگی ضربه ی خییییلی مهمی می خوره! دقیقا همون ج برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران...
ما را در سایت برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7paradisod بازدید : 148 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 19:55

در رساله ی دلگشای عبید زاکانی آمده است که : شخصی خری گم کرده  بود ،گرد شهر می گشت و شکر می کرد. گفتند شکر چرا می کنی؟ گفت از بهر آن که من بر خر ننشسته بودم! وگرنه من نیز امروز چهار روز بودی که گم شده بودمی!   منم خوشحالم! خیییییلی! خوشحال از اینکه خودم همراه کیف پولم و تمام مدارک شناسایی و اعتباری ام نبودم! و امروز،چهارمین روزی نیست که گم شده ام! خوشحالم! چون گم نشدم! گم شدن خیلی سخته! خیلی درد داره! ولی من نه تنها گم نشدم! که اتفاقا پیدا شدم! خوشحالم! مثل آدمی که هرجایی که میره!  ازش می پرسن اسمت چیه؟! کمی فکر می کنه و سعی می کنه خودش رو پیدا کنه ! مثلا  یه بار خودش رو به اسم سپهر پیدا می کنه ، یا یه بار به اسم سهراب و حتی یه بار هم گفت : مجنونم! خوشحالم! چون برای اولین بار میتونم خودم باشم! میتونم خودم رو تو شهر پیدا کنم ، هرکاری رو بکنم که دوست دارم.میتونم بی هوا تو خیابون برقصم! به یه نفر تو خیابون بگم: دوست دارم! خوشحالم! چون من هیچکسی نیستم! بی هویت! بدون تعلق به هیچ حزب و گروه و دسته ای ! آزاد آزاد! خوشحالم! چون من الان یکی از معدود آدم های آزاد این کره ی خاکی ام! برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران...
ما را در سایت برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7paradisod بازدید : 185 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 19:55

چند وقتی هست که دارم فکر می کنم که چجوری میشه یه جور دیگه زندگی کرد؟! چجوری میشه با وجود تمام مشکلات زندگی گند و گه شهری که توش هستیم، یه جور دیگه زندگی کرد و یه سری تغییرات رو رقم زد. نمی دونم تا حالا شده یه جای جدید رو کشف کنید! نه توی یه شهر یا منطقه ی عجیب! توی شهر محل سکونتتون!  مثلا فک کنید ، اگر در تهران زندگی می کنید ، به روزی همینجوری بی کله بزنید به خیابون و بدون پرسیدن و نگاه کردن به گ برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران...
ما را در سایت برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران دنبال می کنید

برچسب : زندگی,متفاوت, نویسنده : 7paradisod بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1396 ساعت: 21:33

پریروز بود که برای پیدا کردن یک لوکیشن فیلمبرداری  مجبور شدم مدت بسیار زیاد و مصافت بسیار طولانی رو پیدا گز کنم. واقعا یه جاهایی یه وقتایی یه زمانایی خیلی خسته میشه دیگه احساس می کنی وااااقعا نمی کشی! واااااقعا نمی تونی اون موقع هاست که اگه کم نیاری تهش به چیزی میرسی که اصلا انتظارش هم نداری احتمالا انقدر بزرگ و خوب که تا همیشه برات می مونه و فراموشش نمی کنی!   پریروز برای من اینجوری بود. از یه جا برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران...
ما را در سایت برگزیدگان اانجمن فیلم کوتاه ایران دنبال می کنید

برچسب : العاده, نویسنده : 7paradisod بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1396 ساعت: 21:33